همان‌گونه که آیه تطهیر دلالت بر عصمت اهل‌بیت(ع) دارد، آیا آیه 11 سوره انفال را نمی‌توان نشانگر عصمت صحابه دانست؟

 همان‌گونه که آیه تطهیر دلالت بر عصمت اهل‌بیت(ع) دارد، آیا آیه 11 سوره انفال را نمی‌توان نشانگر عصمت صحابه دانست؟ - گنجینه پاسخ ها - اسلام کوئست - مرجعی برای پاسخگویی به سوالات دینی، اعتقادی و شرعی
جستجوی پیشرفته
بازدید
135
آخرین بروزرسانی: 1401/09/21
خلاصه پرسش
همان‌گونه که آیه تطهیر دلالت بر عصمت اهل‌بیت(ع) دارد، آیا آیه 11 سوره انفال را نمی‌توان نشانگر عصمت صحابه دانست؟
پرسش
برادری از اهل سنت میگوید: اگر آیه 33 سوره احزاب میفرماید اهل‌بیت(ع) معصوم‌اند، آیه 11 سوره انفال نیز میگوید که صحابه معصوم‌اند؛ زیرا که این آیه میفرماید: خداوند ناپاکیهای شیطان را از صحابه زدوده است. شما چه پاسخی در این زمینه دارید؟
پاسخ اجمالی

شاید در ظاهر، عبارات این دو آیه تا حدودی مشابه هم باشد؛ اما با بررسی بیشتر می‌توان دریافت که مفهوم و موضوع آنها به کلی با یکدیگر تفاوت دارند. به عبارت دیگر، آیه تطهیر، نشانگر آن است که اراده خداوند بر آن قرار گرفته که اهل‌بیت پیامبر(ص) همواره از پلیدی گناه و خطا پاک باشند؛ اما آیه 11 سوره انفال، ناظر به پاکی از گناهان نبوده، بلکه مطابق تفاسیر اهل سنت، شأن نزول آیه مربوط به جنگ بدر است و مراد از آن، پاک‌شدن جنگجویان مسلمان از آلودگی‌های جسمی با نزول باران بوده و یا برطرف‌شدن وسوسه‌های شیطانی مبنی بر هلاکت و تشنگی در آن مقطع است.

پاسخ تفصیلی

اندیشمندان شیعی با استناد به دلایلی مانند آیه تطهیر، اهل‌بیت پیامبر خدا(ص) که شامل امام علی(ع)، حضرت فاطمه(س)،‌ و برخی فرزندان آن دو بزرگوار می‌شود، را معصوم از گناه و خطا دانسته‌‌اند.

در مقابل، برخی از اهل سنت این عقیده را نپذیرفته‌اند، یا اینکه آن را پذیرفته، ولی در مقابل، درصدد اثبات عدالت و یا چیزی فراتر از آن برای صحابه پیامبر(ص) برآمدند و در همین راستا، مطالبی را بیان کرده و تعدادی از آیات قرآن را نیز به عنوان شاهد مدعای خود مطرح نموده‌اند.[1]

از جمله این موارد، آیه‌ی 18 سوره انفال است که در آن، عبارت «وَ یُذْهِبَ عَنْکُمْ رِجْزَ الشَّیْطانِ»[2] وجود دارد که تا حدی شبیه عبارت موجود در آیه تطهیر «لِیُذْهِبَ عَنکُمُ الرِّجْسَ»[3] می‌باشد.

سپس با استدلال به همین آیه مدعی شده‌‌اند که خداوند صحابه‌ی پیامبر را مانند اهل‌بیت از پلیدی‌ها پاک کرده است! بعد از بیان این مقدمه و برای روشن‌شدن تفاوت اساسی میان تعبیرهای موجود در این دو آیه، به توضیحاتی پیرامون آیات سوره انفال می‌پردازیم:

خدای متعال در آیات اولیه سوره انفال، به جریان جنگ بدر پرداخته و در ابتدا به علاقه‌ی مسلمانان نسبت به دست‌‌یابی آسان به کاروان تجاری قریش اشاره نموده و آن‌را مخالف با اراده خود عنوان کرده و بر خواسته والای خود که تقویت اسلام و ریشه‌کن کردن کفار است تأکید می‌کند.[4]

خداوند در ادامه‌ی این داستان، به استغاثه مسلمانان از خدا برای پیروزی در جنگ و پذیرش درخواست آنان از جانب خدا و فرستادن هزار فرشته به عنوان نیروی کمکی به سپاه پیامبر(ص) اشاره شده است. سپس در این آیات تأکید شده که عامل اصلی پیروزی مسلمانان خود خدا بوده و نزول فرشتگان تنها برای قوت قلب مسلمانان انجام شده است.[5] البته این کمک‌‌رسانی لزوما به معنای شرکت مستقیم فرشتگان در جنگ نیست.[6]

در آیه‌ی یازدهم این سوره به دیگر امدادهای الهی نیز اشاره شده که در این نبرد، شامل حال مسلمان گشت؛ بدین ترتیب که ابتدا به موضوع خواب سبکی پرداخته که به سراغ مسلمانان آمد.[7] خوابی که موجب آرامش و امنیت روح و جسم آنان گردید. البته خوابی سبک که زمینه‌ی هجوم دشمن بر آنان را فراهم نیاورد. بدین ترتیب مسلمانان توانستند در شب پراضطراب پیش از آغاز جنگ، استراحت کرده و آمادگی مناسب‌تری برای مشارکت در جنگ پیدا کنند.[8]

در بخش دیگر این آیه، به نزول باران به عنوان نعمت دیگر خداوند و امدادی از جانب او، اشاره شده است:

«وَ یُنَزِّلُ عَلَیْکُمْ مِنَ السَّماءِ ماءً».[9]

 سپس به پیامدهای مثبت بارش باران در آن مقطع حساس اشاره شده است:

  1. «لِیُطَهِّرَکُمْ بِهِ»: در تفسیر این آیه چنین گفته‌اند: باران بارید تا گرد و غبار هوا را شسته و این مشکل را برای مسلمان رفع کند.[10] برخی نیز این آیه را به پاک‌شدن مسلمانان از حدث اصغر(با انجام وضو) و نیز پاک شدن از حدث اکبر(با انجام غسل) بعد از بارش باران تفسیر کرده‌‌اند.[11]
  2. «وَ یُذْهِبَ عَنْکُمْ رِجْزَ الشَّیْطانِ»: مجاهد (از مفسران اهل سنت)، رجز شیطان را به همان وسوسه شیطان تفسیر کرده است.[12] وسوسه‌‌ای که موجب آن شده بود که مسلمانان در هراس از خطر تشنگی[13] و هلاکت[14] قرار گیرند.

برخی نیز وسوسه را به جنابت تعبیر کرده‌‌اند؛ زیرا علت حدوث جنابت، تخیلاتی است که شیطان برای انسان ایجاد می‌کند.[15]

  1. «وَ لِیَرْبِطَ عَلى‏ قُلُوبِکُمْ»: در تفسیر این عبارت گفته شده است که خدای متعال با از بین‌بردن وسوسه شیطان و دور کردن کسالت از مسلمانان، دل آنان را قرص و محکم ساخت.[16]
  2. «وَ یُثَبِّتَ بِهِ الْأَقْدامَ»: این بخش از آیه را به دو شکل می‌توان تفسیر کرد:

اول این‌که خداوند با قوت‌بخشی به قلب و دل مسلمانان، آنان را در راه خدا و جهاد ثابت‌‌قدم قرار داد. این معنا در آیات دیگر قرآن و در دیگر جنگ‌‌ها مورد اشاره قرار گرفته است.

تفسیر دیگر نیز می‌تواند آن باشد که خداوند با نزول باران، شن‌ها و ریگ‌‌های نرم بیابان را مرطوب و مستحکم ساخت تا حرکت مسلمانان بر روی زمین آسان‌‌تر شود.[17]

به هر حال، مراجعه به کتب تفسیری در ارتباط با شأن نزول این آیه، مراد از آن را برای مخاطب بیش از پیش روشن‌‌ می‌سازد.

در همین راستا گزارش شده که در ابتدای درگیری، مشرکان مکه چاه‌‌های آب را در اختیار خود گرفتند و به همین دلیل مسلمانان دچار کم‌‌آبی شده و بدون غسل و وضو نماز می‌خواندند و نیز تشنگی بر آنان غلبه کرد. شیطان آنان را دچار وسوسه کرد و گفت: چطور ممکن است که در بین شما پیامبر خدا حضور داشته باشد و شما اولیای خدا محسوب شوید؛ اما نمازتان را با حالت جنابت بخوانید؟! به دنبال این وسوسه بود که خدا از آسمان باران نازل کرد؛ به گونه‌‌ای که آب بر زمین جاری گردید و مسلمانان توانستند هم از آن بنوشند و هم خود را پاکیزه سازند.[18]

طبق آنچه که مفسران اهل سنت و شیعه در شأن نزول این آیه نگاشته‌اند، طهارت اشاره‌شده در این آیه، تنها مربوط به پاکیزه‌شدن مسلمانان در برهه‌‌ای خاص از پلیدی جنابت و وسوسه‌های شیطان بوده است و علاوه بر آن تنها مرتبط با کسانی است که در جنگ بدر شرکت کردند، نه تمام صحابه و از این رو هرگز نمی‌توان آن را چنین تفسیر کرد که اراده خداوند بر آن قرار گرفته است تا تمام صحابه – و حتی تمام آنانی که در جنگ بدر حضور داشتند - از ارتکاب هر گناه و خطایی تا آخر عمرشان مصون باشند. این در حالی است که آیه‌ی تطهیر که در شأن اهل‌‌بیت خاص پیامبر نازل شده، تأکید بر اراده قطعی خداوند مبنی بر طهارت دائمی آن بزرگواران از ارتکاب گناهان و خطاها دارد.[19]


[1]. برای اطلاع بیشتر ر.ک: آیه‌ی تطهیر (1504)

[2]. انفال، 11.

[3]. احزاب، 33.

[4]. «وَإِذْ یَعِدُکُمُ اللَّهُ إِحْدَى الطَّائِفَتَیْنِ أَنَّهَا لَکُمْ وَتَوَدُّونَ أَنَّ غَیْرَ ذَاتِ الشَّوْکَةِ تَکُونُ لَکُمْ وَیُرِیدُ اللَّهُ أَن یُحِقَّ الْحَقَّ بِکَلِمَاتِهِ وَیَقْطَعَ دَابِرَ الْکَافِرِینَ». انفال، 7.

[5]. «إِذْ تَسْتَغِیثُونَ رَبَّکُمْ فَاسْتَجَابَ لَکُمْ أَنِّی مُمِدُّکُم بِأَلْفٍ مِّنَ الْمَلَائِکَةِ مُرْدِفِینَ*‏ وَمَا جَعَلَهُ اللَّهُ إِلَّا بُشْرَىٰ وَلِتَطْمَئِنَّ بِهِ قُلُوبُکُمْ ۚ وَمَا النَّصْرُ إِلَّا مِنْ عِندِ اللَّهِ ۚ إِنَّ اللَّهَ عَزِیزٌ حَکِیمٌ»؛ انفال، 9 – 10.

[6]. تفسیر 10 آیه اول سوره انفال

[7]. «إِذْ یُغَشِّیکُمُ النُّعاسَ أَمَنَةً مِنْهُ». انفال،؛ 11.

[8]. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج 7، ص 105، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ اول، 1374ش.

[9]. انفال، 11.

[10]. سیوطی، جلال الدین، الدر المنثور فی تفسیر المأثور، ج 3، ص 171، قم، کتابخانه آیة الله مرعشی نجفی، 1404ق.

[11]. آلوسی، سید محمود، روح المعانی فی تفسیر القرآن العظیم، تحقیق، عطیة، علی عبدالباری، ج 5، ص 165، بیروت، دارالکتب العلمیة، چاپ اول، 1415ق.

[12]. الدر المنثور، ج 3، ص 171.

[13]. روح المعانی، ج 5، ص 165.

[14]. فخرالدین رازی، ابوعبدالله محمد بن عمر، مفاتیح الغیب، ج 15، ص 412، بیروت، دار احیاء التراث العربی، چاپ سوم، 1420ق.

[15]. ‏زمخشری، محمود، الکشاف عن حقائق غوامض التنزیل، ج 2، ص 203، بیروت، دار الکتاب العربی، چاپ سوم، 1407ق.

[16]. ابن جزی عرناطی، محمد بن احمد، کتاب التسهیل لعلوم النتزیل، تحقیق، خالدی، عبدالله، ج 1، ص 322، بیروت، دار الارقم بن ابی الارقم، چاپ اول، 1416ق.

[17]. طنطاوی، سید محمد، التفسیر الوسیط للقرآن الکریم، ج 6، ص 51، قاهره، دارنهضه مصر للطباعه والنشر والتوزیع، چاپ اول، 1997م.

[18]. الدر المنثور، ج 3، ص 171.

[19]. برای اطلاع بیشتر از دلالت آیه تطهیر بر عصمت اهل‌بیت به نمایه‌های زیر مراجعه کنید: اهل بیت(ع) در آیه تطهیر، آیه‌ی تطهیر، طهارت دائمی معصومان(ع)

نظرات
تعداد نظر 0
لطفا مقدار را وارد نمایید
مثال : این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
لطفا مقدار را وارد نمایید
لطفا مقدار را وارد نمایید
لطفا مقدار را وارد نمایید

طبقه بندی موضوعی

در خبرنامه سایت عضو شوید

آخرین پرسش ها و پاسخ ها را همه روزه در ایمیل خود مطالعه کنید

پرسش های اتفاقی

پربازدیدترین ها

 

در اضافه لفظی، مضاف تنوین نمی‌گیرد. پس چگونه اگر همین مضاف، منادی واقع شود، در برخی موارد دارای تنوین شده و مضاف الیه او نیز مجرور نمی‌شود؟

 در اضافه لفظی، مضاف تنوین نمی‌گیرد. پس چگونه اگر همین مضاف، منادی واقع شود، در برخی موارد دارای تنوین شده و مضاف الیه او نیز مجرور نمی‌شود؟ - گنجینه پاسخ ها - اسلام کوئست - مرجعی برای پاسخگویی به سوالات دینی، اعتقادی و شرعی
جستجوی پیشرفته
بازدید
236
آخرین بروزرسانی: 1401/09/06
خلاصه پرسش
در اضافه لفظی، مضاف تنوین نمی‌گیرد. پس چگونه اگر همین مضاف، منادی واقع شود، در برخی موارد دارای تنوین شده و مضاف الیه او نیز مجرور نمی‌شود؟
پرسش
چرا اضافه لفظی هنگامی که منادا قرار گیرد دارای تنوین شده و مضاف‌‌ الیه‌ او نیز مجرور نمی‌شود؟
پاسخ اجمالی

نخست باید گفت؛ هنگامی که یک کلمه‌ی مضاف، منادا قرار گیرد، منصوب می‌شود؛ خواه اضافه لفظی باشد و خواه معنوی و نیز جز موارد اندک، این منادای مضاف بدون تنوین تلفظ می‌گردد.

توضیح آن‌که منادای مضاف معنوی مانند: «یا أخا البدر سناء». در این مثال واژه «اخ» که حالت مرفوعی آن «اخو» و منصوبی آن «اخا» است، به البدر اضافه شد، و پس از منادا قرار گرفتن، منصوب شده و بدون تنوین تلفظ می‌شود.

منادای مضاف لفظی مانند: «یا ناشر العلم»‏. در این مثال «ناشر» مضاف بوده و «العلم» نیز در معنا معمول آن بوده و نقش مفعول را برای ناشر دارد، ولی با این همه، منصوب شده و بدون تنوین خوانده می‌شود.[1]

اما گزینه‌ای نیز وجود دارد که منادا در آن با تنوین خوانده می‌شود و آن منادای شبه مضاف است، و علت منصوب شدنش نیز آن است که اصل در منادا منصوب‌بودن است؛ زیرا منادی مفعول برای فعل محذوف انادی است.[2] اما علت این‌که در این مورد تنوین می‌پذیرد آن است که منادای شبه مضاف در واقع به کلمه بعد از خود اضافه نشده است تا تنوین آن حذف شود.[3]


[1]. حسن، عباس، النحو الوافی، ج ‏4، ص 30، تهران، ناصر خسرو، چاپ دوم، 1367ش.

[2]. بابتی، غزیزه فوال، المعجم المفصل فی النحو العربی، ج 2، ص 1064، بیروت، دار الکتب العلمیه، چاپ اول.

[3]. ر. ک: (44366) اعراب منادا و جواز  فتحه و ضمه در علم منادی و منعوت به ابن

نظرات
تعداد نظر 0
لطفا مقدار را وارد نمایید
مثال : این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
لطفا مقدار را وارد نمایید
لطفا مقدار را وارد نمایید
لطفا مقدار را وارد نمایید

طبقه بندی موضوعی

در خبرنامه سایت عضو شوید

آخرین پرسش ها و پاسخ ها را همه روزه در ایمیل خود مطالعه کنید

پرسش های اتفاقی

پربازدیدترین ها

 

آیا می‌توان معصومان و امام‌زادگان را طبق دستور زیارت پیامبر(ص)، با ترسیم قبری بر روی زمین، از دور زیارت کرد؟

 آیا می‌توان معصومان و امام‌زادگان را طبق دستور زیارت پیامبر(ص)، با ترسیم قبری بر روی زمین، از دور زیارت کرد؟ - گنجینه پاسخ ها - اسلام کوئست - مرجعی برای پاسخگویی به سوالات دینی، اعتقادی و شرعی
جستجوی پیشرفته
بازدید
253
آخرین بروزرسانی: 1401/09/19
خلاصه پرسش
آیا می‌توان معصومان و امام‌زادگان را طبق دستور زیارت پیامبر(ص)، با ترسیم قبری بر روی زمین، از دور زیارت کرد؟
پرسش
آیا می‌توان برای هر یک از چهارده معصوم(ع) یا امام‌زادگانی مانند حضرت معصومه(س)، یا حضرت ابوالفضل(ع) مثل آنچه که در زیارت از راه دور رسول الله(ص) در مفاتیح ذکر شده(دستور به ساختن چیزی شبیه قبر و نوشتن نام مبارک حضرت بر روی آن داده را) بسازیم و هنگام خواندن زیارت‌نامه‌‌ها از آن استفاده کنیم؟
پاسخ اجمالی

اگرچه احترام به نمادها در تمام جهان مرسوم است، و آنچه در پرسش آمده نیز زیارتی نمادین است و دلیلی بر منع آن وجود نداشته و می‌توان آن‌را به قصد رجاء انجام داد؛ اما آنچه در روایت آمده،‌ این نوع زیارت، مخصوص پیامبر اسلام(ص) بوده و نمی‌توان برای دیگران با قصد ورود انجام داد. علاوه بر آن‌که ممکن است ترویج گسترده این نوع از زیارت، آسیب‌هایی را در پی داشته باشد؛ از این‌رو نمی‌توان آن‌را توصیه نمود.

ضمائم:

پاسخ دفاتر مراجع عظام تقلید نسبت به این سؤال، چنین است:[1]

حضرت آیت الله العظمی شبیری زنجانی (مد ظله العالی):

رجاء مانعی ندارد ولی  با توجه به جوانب و لوازم آن، ممکن است عناوین ثانویه‌ای پیدا شود.

حضرت آیت الله العظمی علوی گرگانی (قدس سره):

انجام این‌گونه کارها و زیارت امامان معصوم (ع) و امامزادگان به قصد رجای ثواب مانعی ندارد ولی روایتی بالخصوص در این زمینه نسبت به غیر از حضرت رسول (ص) نداریم لذا به قصد ورود (دستور الهی) نباید انجام گیرد.

حضرت آیت الله العظمی نوری همدانی(مد ظله العالی):

زیارت از دور آدابی دارد به کتاب شریف مفاتیح الجنان مراجعه شود.


[1]. استفتا از دفاتر آیات عظام: شبیری زنجانی، علوی گرگانی، نوری همدانی (مد ظلهم العالی) توسط سایت اسلام کوئست.

نظرات
تعداد نظر 0
لطفا مقدار را وارد نمایید
مثال : این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
لطفا مقدار را وارد نمایید
لطفا مقدار را وارد نمایید
لطفا مقدار را وارد نمایید

طبقه بندی موضوعی

در خبرنامه سایت عضو شوید

آخرین پرسش ها و پاسخ ها را همه روزه در ایمیل خود مطالعه کنید

پرسش های اتفاقی

پربازدیدترین ها

 

معنای کلمه قربان چیست؟ این کلمه فارسی است یا عربی؟

 معنای کلمه قربان چیست؟ این کلمه فارسی است یا عربی؟ - گنجینه پاسخ ها - اسلام کوئست - مرجعی برای پاسخگویی به سوالات دینی، اعتقادی و شرعی
جستجوی پیشرفته
بازدید
228
آخرین بروزرسانی: 1401/09/12
خلاصه پرسش
معنای کلمه قربان چیست؟ این کلمه فارسی است یا عربی؟
پرسش
با سلام؛ کلمه «قربان» فارسی است یا عربی؟ و دقیقا معنای لغت «قربان» چیست؟
پاسخ اجمالی

 

واژه «قربان» یک لغت عربی است که در قرآن کریم نیز به صورت منصوب «قُرْباناً»[1] مورد استفاده قرار گرفته است. این کلمه از ریشه «قرب» می‌باشد که به معنای نزدیک‌بودن است و معنای «قربان» آن چیزی است که به واسطه‌اش و با استفاده از او، انسان خود را به خدا نزدیک می‌کند، یا امید دارد که به واسطه‌اش به خدا نزدیک شود.[2] از این‌رو به حیواناتی که در راه خدا و برای نزدیک شدن به او ذبح می‌شوند، قربانی گفته می‌شود. جمع مکسر این کلمه، «قرابین» است.[3]

اما از لحاظ واژه‌شناسی صرفی، دو احتمال برای کلمه قربان ذکر شده است:

  1. اسم: قربان مانند کلمه «حلوان» اسم است(برای چیزی که انسان را به خدا نزدیک می‌کند).
  2. مصدر: قربان مانند «غفران» و «کفران» در اصل مصدر بوده؛ اما در استعمال عرب بر چیزی گفته می‌شود که موجب تقرب شود.[4]

در ادامه، بیان دو نکته ضروری به نظر می‌رسد:

الف) برخی از اموری که گروهی از انسان‌ها گمان می‌کنند با استفاده از آنها به خدا نزدیک شده و به همین دلیل آن را «قربان» می‌نامند در واقع انسان را از خدا دور می‌کند. از جمله همین واژه در قرآن در مورد بت‌هایی به کار رفته که مشرکان به اشتباه گمان می‌کردند با پرستش آنها به خدا نزدیک می‌شوند.

ب) «قربان» و «قربانی» در زبان فارسی گاه به همان معنای روز عید قربان و حیوان قربانی شده، مورد استفاده قرار می‌گیرد و گاه نیز در زبان متداول با عباراتی مانند «قربان شما» برای ابراز ارادت به دیگری گفته می‌شود که به هر حال از ریشه عربی است.


[1]. مائده، 27؛ احقاف، 28.

[2]. فراهیدی، خلیل بن احمد، کتاب العین، محقق، مصحح، مخزومی، مهدی، سامرائی، ابراهیم، ج 5، ص 153، قم، هجرت، چاپ دوم، 1410ق.

[3]. ابن درید، محمد بن حسن،‏ جمهرة اللغة، ج 1، ص 325، بیروت، دار العلم للملایین‏، چاپ اول، 1988م‏.

[4]. درویش، محیی الدین، اعراب القرآن و بیانه، ج 2، ص 450، سوریه، دارالارشاد، چاپ چهارم، 1415ق.

 

نظرات
تعداد نظر 0
لطفا مقدار را وارد نمایید
مثال : این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
لطفا مقدار را وارد نمایید
لطفا مقدار را وارد نمایید
لطفا مقدار را وارد نمایید

طبقه بندی موضوعی

در خبرنامه سایت عضو شوید

آخرین پرسش ها و پاسخ ها را همه روزه در ایمیل خود مطالعه کنید

پرسش های اتفاقی

پربازدیدترین ها